آیا تئوری های علم اقتصاد قابلیت کاربرد برای حل مسائل اقتصادی کشورهای توسعه نیافته را دارند؟
سلام دوستان خوب من!
اگرچه محتوای وبلاگ بنده بیشتر جنبه اداری و اجتماعی فعالیتهایم را نشان می دهد اما باید بگویم که فعالیت اقتصادی بنده نیز یک جنبه مهم زندگی ام را تشکیل می دهد؛ تلاش در عرصه تولید و پخش گلاب و عرقیات گیاهی، تدوین مقالات کارآفرینی و ترجمه 700 صفحه ای کتاب " بازاریابی صنعتی" که به اتفاق پدر علم بازاریابی ایران یعنی دکتر احمد روستا نوشتم بخشی از این فعالیت هاست.
مقاله زیر نیز با بهره مندی از کتب اقتصاددانان و صاحبنظران و به ویژه زنده یاد دکتر عظیمی آرانی پدر علم توسعه ایران تنظیم شد که امیدوارم شاگرد خوبی در این زمینه بوده و موثر باشد:
"علم اقتصاد یک علم تجربی – اجتماعی، مولود انقلاب صنعتی، پرورش یافته در دامان عصر نوین تاریخی و در سیر پیشرفت خود همگام با تکامل در جامعه صنعتی است."
نظریه پرداز اقتصادی کسی است که نه تنها به واقعیات زندگی اقتصادی اطراف ، جامعه خویش و جامعه جهانی توجه دارد، بلکه به مطالعه مستقل و فرضیه سازی در زمینه این واقعیات، آزمون این فرضیه ها در جامعه و کاربرد نتایج حاصله در امور جامعه بشدت وابسته است. البته برای سرعت و سهولت کار، باید از طریق آموزش در جریان مفاهیم، قضایا و نظرات اقتصادی مطرح شده قبلی قرار گرفته و برای یافتن مصادیق عینی توسعه به دنیای واقعیات برود، با مطالعه تطبیقی جوامع و کشورهای مختلف و برخورد علمی نسبت به تطبیق شرایط و ارائه نظریات کاربردی مورد نیاز جامعه خویش بپردازد.
اصولا دخالت جهان بینی و ارزش ، چهارچوبهای ارزشی فرهنگی است که تعیین کننده جهت حرکت در علوم اجتماعی تجربی و از جمله اقتصاد است. یعنی ممکن است مفهوم توسعه ای که بدین صورت حاصل می شود، مورد تأیید ضوابط ایدئولوژیک، فرهنگ و اخلاق کشور ما نباشد. اگر ما این توسعه را نپسندیم در مقابل آن خواهیم ایستاد. از طرف دیگر ممکن است شرایطی در توسعه تعریف شده باشد که با چهارچوب های اخلاقی ما سازگار باشد و لذا توسعه را مطلوب و خواستنی بیابیم.
قطعا علم اقتصاد نظام سرمایه داری و تکامل یافته در بطن این نظام، با علم اقتصاد نظام کمونیستی و تکامل یافته در بطن این نظام، متفاوت است. لذا علم اقتصاد نشات گرفته از یک نظام اسلامی و تکامل یافته در بطن این نظام از هر دو "نوع" علم اقتصاد مطرح شده در فوق "متفاوت" باشد.
اما قضایای کشف شده در علم اقتصاد اسلامی نافی قضایای کشف شده در اقتصاد سرمایه داری یا اقتصاد کمونیستی نخواهد بود بلکه آنچه باعث تفاوت می شود، همان "انتخاب ها" می باشد.
مثلا در جهان بینی اسلامی بحث و بررسی فقر از بحث و بررسی تولید مهمتر است، بدیهی است که در یک جامعه به واقع اسلامی، اقتصاددانی که با ارزش های این جامعه عجین باشد، در مطالعات اقتصادی خود بیشتر به بررسی فقر و قانونمندیهای این مسأله در حوزه علم اقتصاد خواهد پرداخت و لذا مفاهیم قضایا و نظریات مربوط به فقر در علم اقتصاد اسلامی زودتر از سایر مفاهیم، قضایا و نظریات، تبیین، تدوین و ارایه خواهد شد.
توجه به واقعیتهای تجربه شده در کشورهای توسعه یافته و آگاهی از نتایج آنها و نیز بررسی موضوع در شرایط کشورهای توسعه نیافته می تواند با در نظر گرفتن حساسیت ها نسبت به بومی سازی علم اقتصاد نگرشی نو با استفاده از نظریه های اقتصاددانان ارائه نماید.
می بینیم که نظریه پردازان بزرگ در شاخه های اولیه علم اقتصاد ( اقتصاد خرد- اقتصاد کلان) همچون اسمیت، ریکاردو، میل، سی، مارشال، والراس، لیست، کینز و .. تماماً "علم اقتصاد را به کشف قانونمندیهای افزایش تولید" در جوامع صنعتی بررسی کرده اند.
از طرف دیگر علم اقتصاد توسعه توسط اقتصاددانانی جون میردال شروع و با اقتصاددانانی چون لوییس، روستو، شولتز و ... نیز قانونمندی افزایش تولید محور ، را در جوامع توسعه نیافته بحث و بررسی می کند.
روند تاریخی مفاهیم علم اقتصاد دارای اهمیت اساسی است مثلا ریکاردو، دانشمند بنام اوایل قرن نوزدهم اقتصاد کلاسیک، عوامل تولید را در سه گروه کار، زمین، و سرمایه طبقه بندی می کرد.
لذا قالب زمانی و مکانی بحث های این داده ها مربوط به قرن 19 و معطوف به جامعه فئودالی و سرمایه داری انگلستان دارای سه قشر فئودال صاحب زمین کشاورزی، قشر سرمایه دار صنعتی مالک سرمایه، و قشر کارگران صاحب کار می باشد.
مثالی دیگر، در مکتب فیزیوکراتها تنها فعالیت مولد فعالیت کشاورزی است و سایر فعالیت ها مولد نیستند. این سخن به معنی است؟ اگر این بحث را خارج از قالب اجتماعی (زمان و مکان ) مطرح کنیم و به آن همچون مسأله ای ازلی، ابدی نگاه کنیم، بحثی مبهم و بدون منطق جلوه خواهد کرد.
بنابراین میتوان گفت: امیدواری متخصصان علم اقتصاد و به ویژه متخصصان توسعه در این نکته خلاصه می گردد که با کشف و بکارگیری قانونمندی های افزایش تولید در جوامع بشری، تولید در زمانی معقول ( نسبتاً کوتاه ) در حدی افزایش یابد که امکان حل مشکلات عظیم فقر و بیکاری میلیاردها نفر از جمعیت انسانی برای جوامع موجود بشری فراهم گردد.
.: Weblog Themes By Pichak :.